Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ورزش 3»
2024-04-19@17:21:05 GMT

پتکوویچ: با این گل از پوستم بیرون پریدم!

تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۶۹۱۶۳

پتکوویچ: با این گل از پوستم بیرون پریدم!

به گزارش "ورزش سه"، تیم ملی کرواسی، برزیل را به وقت‌های اضافه کشاند اما در پانزده دقیقه اول وقت‌های اضافه شاگردان دالیچ مغلوب هنرنمایی نیمار شدند. این پایان کار نبود و کرواسی با شوت غافلگیر کننده برونو پتکوویچ دروازه آلیسون را فرو ریخت و بازی به پنالتی‌ها کشیده شد.

کرواسی در کاری که در آن استاد است برزیل را شکست داد و ضیافت پنالتی‌ها برای سلسائو مرگبار بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از پیروزی تاریخی کرواسی مقابل برزیل درحالی که اعضای این تیم غرق شادی بودند، اولین نفری که جلوی میکروفون ایستاد برونو پتکوویچ بود که کرواسی را با گل دقیقه 117 در جام نگه داشت.

او در مورد گلش با شور و حرارت خاصی گفت: از درون داشتم می‌سوختم و از پوستم بیرون پریدم! نمی‌توانم ارزشمندترین گل زندگی‌ام را توصیف کنم. پدرم یاکوف همیشه می‌گوید می‌توانم گل بزنم، شاید بهتر باشد بیشتر به او گوش دهم. این بازی یک درام بود و ما در دقایق پایانی احساس گرفتگی و ناراحتی می‌کردیم اما ایمان و شخصیت‌مان را نشان دادیم و ثابت کردیم می‌توانیم هر چیزی را انجام دهیم.

منبع: ورزش 3

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۶۹۱۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مافیای شعرا

  کوله به دوش و هندزفری به گوش، طوری‌ که انگار تنها هدف بیرون آمدنم از خانه پیاده‌روی بوده، طولانی و بی‌هدف زیر سایه‌ درختان بی‌‌برگ قدم می‌زدم که عطر قهوه‌ اولین کافه‌ای که از کنارش رد می‌شدم، با صندلی‌های رنگی که کنار در ورودی گذاشته شده بود، توجهم را جلب کرد. خیلی کوتاه نگاهی به داخل کافه انداختم. عکس شاعران روی دیوارِ ساده‌‌ کافه، به قدری برایم دلچسب بود که نیاز نباشد به چیز دیگری توجه کنم و وارد شوم و پشت میز کوچکی، کنار همان قاب عکس‌ها بنشینم و حتی وقتی منوی بدون قیمت را دیدم، نظرم در رابطه با کافه‌اش تغییری نکند.تا سفارشم آماده شود، لپ‌تاپ را از کوله بیرون آوردم و روی میز گذاشتم تا آخرین بخش‌های تحقیقم را انجام دهم اما هر چقدر تمرکز می‌کردم، با خواندن نهایتا دو خط از مطلب حواسم پرت آهنگی می‌شد که در کافه با صدای بلند پخش می‌شد.تازه تلاش‌هایم برای کنار آمدن با صدای بلند آهنگ جواب می‌داد که سروصدای بازی مافیا هم اضافه شد و کلا از انجام‌دادن کار منصرفم کرد.من به‌تنهایی شرمنده‌ چهره‌های روی دیواری بودم که از آنها فقط برای زیباسازی فضا یا حتی بدتر، برای خالی‌نبودن محیطی استفاده می‌شد که هیچ درکی از آنها نداشتند. وقتی هم که سفارشم را حساب کردم و از آنجا بیرون آمدم، با دیدن قیمت روی رسید متوجه شدم هیچ‌وقت ظاهر یک کافه، دلیل قابل قبولی برای منوی بدون قیمتش نیست.

دیگر خبرها

  • قائمشهر حتی از برزیل هم امتیاز می‌خواهد
  • نکونام بی خیال صدر نمی‌شود
  • ترور ناکام یک نفر در برزیل + فیلم
  • مافیای شعرا
  • محافظه کاران در انتخابات کرواسی اکثریت مطلق را از دست دادند
  • گواردیولا: چرا هالند و دی‌بروینه را تعویض کردم
  • حقوق بیکاری در کرواسی؛ بازگشت اسکوچیچ به ایران؟
  • رئیس جمهور هوادار روسیه در سودای نخست‌وزیری کرواسی
  • تاوان سنگین حرکت جنجالی آرائوخو
  • آغاز انتخابات سرنوشت ساز پارلمانی در کرواسی